چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ب.ظ
درباره خورموج
خورموجکشور ایراناستانبوشهرشهرستاندشتیمردمجمعیت۳۱۶۶۷ نفرمذهبشیعهجغرافیای طبیعیارتفاع از سطح دریامتوسط ۶۰ متراطلاعات شهریپیششماره تلفنی۰۷۷۲
خورموج
روی نقشه ایران
۲۸.۶۵° شمالی ۵۱.۳۸° شرقیمختصات: ۲۸.۶۵° شمالی ۵۱.۳۸° شرقی
پارک ولیعصر خورموج -ورودی شمالی شهر-
سردر دانشگاه پیام نور مرکز خورموج - جنوب شرقی شهر
خورموج یکی از شهرهای استان بوشهر و مرکز شهرستان دشتی است. طول جغرافیایی خورموج ۵۱ درجه ۳۸ دقیقه شمالی و عرض جغرافیایی آن ۲۸ درجه ۶۵ دقیقه شرقی است و ارتفاع آن از سطح دریا ۶۰ متر است. مردم آن به زبان فارسی بومی (گویش دشتی) صحبت میکنند. وسعت آن ۷۹۷ هکتار میباشد.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ آمار رسمی جمعیت این شهر ۳۱۶۶۷ نفر میباشد.[۱]
محتویات
۱ تاریخچه۲ وجه تسمیه۳ برخی از چهرهها و بزرگان۴ مراکز دانشگاهی۵ منابع
تاریخچه
خورموج یکی از مهمترین مراکز منطقه تاریخی، فرهنگی و قومی دشتی قدیم
است. محل اسکان اهالی قدیم در نخلستان ها و در کنار باغات خود واقع در غرب
خورموج کنونی (غرب جاده بوشهر کنگان) بوده که بر اساس شنیده ها، در آنجا
دو مسجد بوده که موقعیت نسبی آن مشخص است و آثاری از آن دو موجود نمی باشد.
یکی از آنها در شمال غرب گلزار شهدا و در قطعه زمینی تحت عنوان "نیمخر" که
بعضا آن قطعه زمین را زمین مسجدی یاد می کنند و مسجد دیگر کمی پایین تر از
آن در محل باغ انجیر و تل بسیار کوچک و کم ارتفاعی که آن قطعه را تحت نام
"تل مسجدی" خطاب می نمایند که آثار کرسی و پی آن تقریبا موجود می باشد.[۲]
قدمت این شهر به قبل از اسلام برمیگردد و وجود آثار و ابنیه تاریخی در این شهر حکایت از قدمت باستانی آن دارد:
بارگاه میر ارم بن سام بن نوح،باقیماندههای شهر باستانی خورموجقلعه محمد خان دشتی،آتشکده خورموج،قلعه دختر،عمارت شیرینهمسجد جامع که در کنار قلعه اصلی محمد خان دشتی محل اسکان قدمای خورموج قرار دارد،حسینه میرزا
از بناهای دوره ناصری است که در سال 1305ه.ق توسط میرزا اسدالله مباشر
دشتی ساخته شده است این مکان دارای سه ایوان است که یکی تابستانی، یکی
زمستانی و دیگری مخصوص خانمها است که دور تا دور حسینیه را فرا گرفته است و
به طور معمول در تمامی ایام تولد و شهادت ائمه اطهار (علیهم السلام)، ایام
صفر و رمضان و محرم مداحی اهل بیت و روضه خوانی در آن برگزار می گردد.
این شهر از لحاظ مذهبی و فرهنگی پیشینه طولانی در منطقه دشتی دارد.
وجه تسمیه
در وجه تسمیه این شهر سه نظر نزدیک به هم گفته شده یکی اینکه چون نور
خورشید در دشت آن با طلوع از کوهی بلند درخشش خاص دارد و موج می زند; از
این نظر نام این منطقه خورموج شده است. دوم اینکه به نظر میرسد نام خورموج
مناسبتی با نامهای ساسانی داشته و از از نام هرمز مشتقشده باشد که بعدها
تبدیل به هرموز; هرموج و خورموج شده است و امروز خورموج مینویسند.[۳] به معنای خورشید در بلندای تابیده بر دشت.
این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما میتوانید با افزودن منابع برطبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد.
سوم اینکه قدیمیترین کتاب جغرافیایی که به زبان فارسی نو آغازین بر جای
مانده، کتابی است با عنوان حدودالعالم من المغرب الی المشرق از مؤلفی
ناشناس که آن را در سال (۳۷۲ هجری قمری - ۹۸۱ میلادی) تألیف کرده است. در
این کتاب در ذیل نواحی آباد و پررونق جنوب غربی ایران امروز ـ خصوصا ناحیه
سیراف و اطراف دشتی ـ از شهری به نام خرمک نامبرده شده است.
(حدودالعالم...، ص ۳۷۴) خرمک را میتوان، بر خورموج امروزی منطبق دانست و
احتمال داد که در قرون دوم تا چهارم اسلامی و شاید در دوران باستان، خورموج
امروزی را خرمک مینامیدهاند که معرب آن نیز خرمق بوده است. در ریشهیابی
واژگانی، خرمک (xormuk) کلمهای است که از دو جزء خر+مک تشکیل شده است که
جزء نخست -خُر-، از ریشهی اوستانی به معنی خوردن است و همراه با -مو- به
معنی خوردنی یا هر چیز قابل خوردن میباشد. و -ک- برای تصغیر است. درنتیجه
به مکانی اطلاق میشده که دارای محصولات زراعی و مواد غذایی فراوان و
علیالخصوص خرما بوده است. همچنین -مُک- به معنی پوشاندن است. یعنی منطقه
یا محل پوشیده شده از خوردنیها (خرما) بوده است. همچنین مک (mok) خود شکل
تحریف شده از واژهای فارسی میانه (پهلوی) برای درخت خرما (نخل) میباشد که
هم اکنون نیز در منطقهی جنوب و غرب کشور و به ویژه مناطق شمال غرب خلیج
فارس و حوزهی استان بوشهر تقریبا با همین تلفظ و درست به همین معنی رواج
داشته و هنوز یک واژهی زنده است. واژهی مک در متون پهلوی را احتمالا یک
واژهی بازمانده از زبان ایلامی دانستهاند. اما واژهی پهلوی مک می تواند
بازماندهی واژهی فارسی باستان به معنی گل میخ و میخ باشد. که شکل ظاهری
درخت نخل و شباهت آن با یک میخ تزیینی میتواند مؤید صحت این برداشت باشد.
در نتیجه به معنی -خوردنی و رویشگاه خرما- است. لازم به ذکر است که درخت
نخل (خرما) یک درخت گرمسیری و بنابراین جنوبی بوده و از راه جنوب غرب کشور و
منطقهی بینالنهرین وارد ایران گردیده و عنوان شناخته شدهی deraxt_e
asurik (درخت آسوریک) نیز میتواند تصدیق کنندهی این ادعا باشد. در این
احتمال واژهی خرمک نهایتا به معنی خوردنی درخت مخ یعنی خرما بوده است.
برخی از چهرهها و بزرگان
محمدخان دشتی، درگذشته ۱۲۹۸ قمری، شاعر و ظابط عهد قاجاریه منطقه دشتی که در ایام حکومت وی دشتی در اوج ادب و فرهنگ قرار داشتهمیرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجی، درگذشته ۱۳۰۱ قمری (کسی که مرگ امیر کبیر را فاش کرد).احمدخان دشتی فرزند محمدخان، (وی در 1334 قمری چهل ساله بوده) شاعر دوبیتی سرامیرزا محمود حامدی (متخلص به حامد) درگذشته 1340، از فعالان فرهنگی و شاعرحجت الاسلام شیخ ابوتراب عاشوری، روحانی مبارز و شهید انقلاب 1357.عبدالرسول حامدی، فرزند میرزا محمدجواد، در گذشته 1364، شاعر و احیاگر سبک نیمایی در جنوبمیرزا محمدجواد حامدی درگذشته 1368 از فعالان فرهنگی و شاعر و سراینده
شعر کلاخا یاد مهدو بزبان فارسی است که بدنبال آن علی مرادی آن شعر را
بزبان محلی توسعه داده است.شایان حامدی دیگر شاعر نوسرای درگذشته 1375 فرزند عبدالرسول حامدیسید موسی ابطحی، درگذشته 1377، روحانی مجتهدسید علی اکبر بهزادی، در گذشته 1380، از فعالان فرهنگی و شاعر و دایی عبدالرسول حامدیعلی مرادی، درگذشته 1390، شاعرشیخ محمد امامیحجتی، (احتمالا زاده دهه 20 خورشیدی) روحانی سرشناسایرج اسدی، (زاده 1317) شاعرسید کوچک هاشمی زاده، (زاده 1324) نویسندهسید اسماعیل بهزادی، (زاده 1328) شاعرسید محمدرضا هاشمی زاده، (زاده 1330) شاعرمحمدرضا صفدری، (زاده 1333) نویسنده سرشناس کشوریپولاد اسماعیلی ، (زاده 1338) شروه خوان مشهور جنوبی